شانزدهم مارس ۱۹۷۲ ؛ مرگ معماری مدرن در پروئیت ایگو

شانزدهم مارس 1972 ؛ تاریخ مرگ معماری مدرن در پروئیت ایگو

اختصاصی هنر و معماری آبگینه : ساعت سه بعد از ظهر شانزدهم مارس سال ۱۹۷۲ میلادی اتفاقی مهم در تاریخ معماری می‌افتد که درس هایی واقعی در ادبیات رفتاری محیط دارد و بعدها مصداقی برای شکست نظریه سیاست مسکن عمومی توسط دولت ها میشود. زندگی بدون توازن یا کویانیسکاتسی ۱۹۸۲ یکی از صد فیلم برتر سینمای آمریکاست که با صحنه انفجار و فروریختن واقعی چندین آپارتمان بلند شروع میشود. صحنه ای واقعی از انفجار عمدی تعدادی از ۳۳ بلوک آپارتمانی یازده طبقه در سن لوییس در میسوری آمریکا به نام پروئیت ایگو.

شانزدهم مارس ۱۹۷۲ ؛ مرگ معماری مدرن در پروئیت ایگو

مینورا یاماساکی، معمار بدشانس آمریکایی که بعدها اثر دیگرش، برج های دوقلوی تجارت جهانی منفجر میشوند، در پاسخ به دادگاه میگوید: “من هرگز فکر نمیکردم که مردم آنقدر مخرب باشند”. چارلز جنکز تئوریسین این لحظه از زمان را تاریخ مرگ معماری مدرن نامید. پروژه مسکن عمومی پروئیت‌ایگو ۱۹۵۴ محصول خلف معماری مدرن و آرمان منشور آتن و کنگره سیام بود و بارها توسط مجلات معماری تحسین شده بود و حتی جایزه بهترین آپارتمان بلند سال را گرفته بود. در واقع با تخریب عمدی آن تمامی اهداف ذهنی مدرنیسم زیر سوال رفت.

پروئیت ایگو مشاوران طراح، جامعه شناس، روان شناس، سیاستمدار و برنامه ریزان اقتصادی و شهری داشت، حتی طرح های بسیار بلند‌پروازانه برای ساکنانش اعم از پل های پیاده روی معلق، بام های سبز و پنت هاوس، تفکیک های عملکردی در ترازهای مختلف، اتاق های معاشرت اجتماعی زنان و غیره داشت. علیرغم این ویژگی ها، به دلیل تاثیرات محیطی که ایجاد کرد دادگاه دولتی برای مقابله با تبعات وجود آن حکم تخریب داد.

شانزدهم مارس ۱۹۷۲ ؛ مرگ معماری مدرن در پروئیت ایگو

فضای تاریک چارلز دیکنزی، پرواز سفید به حومه شهر، آپارتمان یا مسکن جمعی با چگالی زیاد، محل رشد فقر، مستاجران بیکار، محلی برای وقوع جرم، بزهکاری، پایگاه و محل منازعات تبعیض نژادی، محل دعواهای سفید و سیاه پوستی، قتل، اعتیاد، موجب کاهش ارزش منطقه و قیمت زمین، ایجاد زاغه نشینی در اطراف و محرومیت زایی و زمین های پر زباله تا انفجار تمامی آن ها با دینامیت، تعدادی از اثرات منفی آن بودند.

زمین تا به امروز خالی و سبز مانده، زاغه های اطراف نیز جمع شده و با مسکن تک خانوادگی با چگالی کم جایگزین شد. اما به رای قاضی، تراکم جمعیت، محدودیت هزینه و حتی تحمیل تعداد مشخصی از طبقات توسط مقامات ایالتی که به پروژه اعمال شد پروژه را از مسیر تعریف شده معمار منحرف کرد، بنابراین شکست پروژه نمیتوانست کاملا به عوامل معماری نسبت داده شود و یاماساکی معمار تبرئه شد. شهرهای امروز ما انباشته از چنین پروژه های بی تدبیر است و انباشته از تمامی اثرات بی تدبیری و معمارانی که محاکمه هم نمیشوند.

حامد بهکام، فروردین ۹۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *