خانه اول
موقعیت: تهران، فرمانیه، آبکوه چهارم، پلاک ۱۲
معمار/معماران: نیما میرزامحمدی (فضای فرا تهی)
همکار طراحی پروژه: ملیکا میرمیران
کارفرما: امیر والا توسلی
تاریخ آغاز پروژه: مرداد ماه سال ۱۳۹۶ شمسی
تاریخ اتمام پروژه: آبان ماه سال ۱۳۹۶ شمسی
مساحت: ۱۷۰ مترمربع
مدیر پروژه و اجرا: نیما میرزامحمدی
سرپرست کارگاه: آناهیتا امیدوار
مدلسازی و رندرینگ: ملیکا میرمیران
ترسیمات: رضا کاظمی ، امیرمحمد بروجردیها
دیاگرام و گرافیک: نگین اصانلو
عکس: نیما میرزامحمدی
فینالسیت جایزه معمار در سال ۱۳۹۸ شمسی
هميشه اولين خانه مهم است به خصوص كه اولين خانه يک زوج باشد.
اين زوج زماني سراغ ما آمدند كه خريد خانه انجام شده بود؛ آپارتماني در طبقه ششم با ٣ اتاق خواب كه ٢ اتاق و بخشي از سالن آن از سمت جنوب، نور و ديد مستقيم داشت اما ساير بخش ها از نورگير، نور درجه ٢ مي گرفتند. اولين مسئله از ديدگاه ما انرژي فضايي نسبتا كم اين خانه بود، آن هم براي شروع زندگي يک زوج جوان. آشپزخانه و فضاي تفسيمی كه در مركز واحد بود هم نور كمی داشتند و هم ديد و منظری در كار نبود، براي نهارخوری هم كه می توانست نقش مهمی در اين خانه ايفا كند، فضايی در نظر گرفته نشده بود.
كار را از همين جا شروع كرديم؛ يكي از اتاق ها را به گونه ای حذف كرديم كه هم به تراس دسترسي داشته باشد، هم در امتداد سالن قرار گيرد و هم مسير ارتباطي با آشپزخانه مهيا باشد. يكي از سرويس های بهداشتي درست در ميانه اين فضاها قرار مي گرفت كه حذف آن به دلايل تاسيساتی غير ممكن بود. وقتي كف و سقف و ديواره های نهارخوری را چوبي كرديم تا هم تاكيدی بر آن باشد و هم گرمابخش فضا شود، ديواره بيرونی سرويس مزاحم را هم چوبي ديديم تا در كل، يك باكس يكپارچه چوبي در مركز فضا قرار گيرد. حالا اين باكس چوبي هم با تراس كار مي كرد، هم در مجاورت سالن و آشپزخانه قرار داشت و هم سرويس مزاحم را در خود حل كرده بود.
در تراس هم كه در مجاورت نهارخوری بود از چوب مناسب فضای بيرون استفاده كرديم تا امتداد فضايي حفظ شود.
كليات فضای واحد را سفيد و بی پيرايه ديديم تا نقاط رنگی همچون ناهار خوري چوبي و اتاق خواب كه در آن تخت خواب آبی را با ديواره و سقف يكپارچه كرديم، تعادل بصری مناسبی فراهم آورد. برای اینکه تخت خواب بتواند کارکردی بیش از محل خوابیدن بیاید، آن را به شکل یک سکوی سرتاسری دیدیم که در دیوار و سقف هم امتداد می یابد و جای تشک و دو حفره جهت جای کتاب و مجله، در آن خالی شده است. سکویمان را با روکشی از فوم و پارچه پوشاندیم تا جای راحتی شود برای لمیدن و مطالعه پیش از خواب.
همچنین زوج جوان نیازمند کمد های زیاد و متعدد در اتاق خواب مستر بودند. با توجه به کوچک بودن فضا، تصمیم بر این شد که در ضلع غربی اتاق خواب به صورت طولی کمدهای بزرگ جانمایی شود و از متریال آیینه برای افزودن به وسعت بصری فضا در سرتا سر کمد استفاده کردیم.
آشپزخانه و ورودی واحد كه چسبيده به آن بود، سفيد و مينيمال و از يك جنس طراحی شد و با سقف كشسان نوراني كه روی آنها كشيديم، هم نور كم را حل كرد و هم يک بخش يكپارچه را تداعي نمود.
از نظر ما اين خانه نياز به يک قلب تپنده داشت؛ درست در جايی كه فضای تقسيم بی نور مقابل آشپزخانه قرار گرفته بود، بايد آن را زنده می كرديم، پس دست به كار شديم، ديوار را حذف و بخشي از آشپزخانه را به داخل اين فضا كشانديم و يك ميز جزيره در مركز آن نشانديم، حالا ديگر اين فضا فقط يک فضاي تقسيم نبود، بعد رفتيم سراغ سقف، سقف اينجا را تا می شد بالاتر برديم، يك پترن مدولار ١٠*١٠ رنگی به صورت يک پوسته بر سقف كشيديم كه ١٢ عدد از اين مدول ها از اين پوسته بيرون مي زند و نور به فضا مي تاباند. اين پوسته رنگي نوراني در تضاد با ديواره های سفيد واحد چنان ماهيت آن فضای تقسيم مرده را به قلبی تپنده تغيير داد كه به گواه كارفرما، هم خودشان و هم ميهمانان بيشتر در اين فضا جمع می شوند.
First Home
Tehran, Iran
Architect: Super Void Space
Architect In Charge: Nima Mirza Mohamadi
Design Team: Melika Mirmiran
Client: Amir Vala Tavassoli
Area: 170 m2
Year: 2018
Project Manager: Nima Mirza Mohamadi
Executive Team: Nima Mirza Mohamadi
Site Manager: Anahita Omidvar
Modeling & Rendering: Melika Mirmiran
Drawings: Reza Kazemi , Amir Mohammad Boroojerdiha
Diagrams & Graphic: Negin Osanloo
Photography: Nima Mirzamohamadi
Finalist of MEMAR AWARD , 2019
The first home is always important, especially when it is a couple’s first home. The couple came to us when the house was bought, a sixth floor apartment with 3 bedrooms, 2 rooms and a part of the hall from the south, with light and views. It was straight, but the other parts of the photographer were receiving a grade 2 light.
The first issue in our view was the relatively low space energy of this home, to begin the life of a young couple. The kitchen and the interpretive space at the center of the unit were lacking in light and lack of vision, and there was no space for the dining room that could play an important role in this home.
We started here, removing one of the rooms so that it would have access to the terrace, along the lounge and provide access to the kitchen. One of the sanitary facilities was right in the middle of these spaces, which could not be removed for installation reasons. When we lined the floor and ceiling and the dining room walls to both emphasize and warm up the space, we saw the outer wall of the annoying service as a whole, an integrated wooden box in the center of the space. Now, the wooden box worked with the terrace, adjacent to the lounge and kitchen, and resolved the intrusive service.
In the terrace, which was adjacent to the dining area, we used the appropriate wood outside to maintain space.
The overall layout of the single space was white and unobtrusive to provide the perfect visual balance for color spots such as the wooden dining room and bedroom where we integrated the blue bed with wall and ceiling. To make the bed more functional than the bed, we saw it as an entire platform that extends to the wall and ceiling. The mattress and two holes for the book and the magazine are empty. We covered our seating with a layer of foam and fabric to make it comfortable for bedtime reading.
The young couple needed large and numerous closets in the master bedroom. The room was small ,so we used mirror all over the closet on the west side to make the room seems bigger.
The kitchen and unit entrance that was attached to it were white and minimalist and of a single design and with both the elastic ceiling we drew on, it dissolved both low light and evolved into an integrated section.
In our opinion, this house needed a beating heart, where we had to light it up, where we had a light partition, so we started removing the wall and removing part of the kitchen into this space. We drew and laid an island table in the center of it, now this space was no longer just a partition space, then we went to the ceiling, taking the ceiling here as high as possible; A number of these modules eject from the shell and light shines into space. This light colored shell, in contrast to the white walls of the unit, changed the nature of that dead space into a pulsating heart that, as witnessed by the employer, both themselves and more guests gather in this space.