ماریو بوتا و معماری شاعرانه

ماریو بوتا و معماری شاعرانه

اختصاصی هنر و معماری آبگینه : ماریو بوتا (۱۹۴۳ میلادی) یکی از پرآوازه ترین معماران معاصر سوئیس می باشد که از ۱۶ سالگی شروع به کار در حرفه معماری نمود و در طول سالیان متمادی به یک استاد پرکار و مشهور تبدیل گردید که مجموعه عظیمی از عبادتگاه ها، خانه های شخصی و موزه ها را طراحی کرده است که شاید مهم ترین آن ها موزه هنر مدرن سانفراسیسکو و نمازخانه مونته تامارو در سوئیس می باشد.

استفاده از سنگ تراشی های سنتی و تلفیق آن با فولاد و شیشه، آثار او را تبدیل به ساختمان های قدرتمند نموده است که کنتراست میان وزن مصالح و سبکی طراحی اش را در کنار هم قرار می دهد. با تحصیل رشته معماری در شهرهای ایتالیایی مانند میلان و ونیز، فعالیت های حرفه ای خود را در آتلیه معماری لوکوربوزیه آغاز کرد. کسی که با ساختمان کلیسای رونشان، تاثیرگذاری بسیار فراوانی بر ماریو بوتا داشت. لویی کان و کارلو اسکارپا از معماران صاحب نامی بودند که بر روند معماری ماریو بوتا تاثیرگذار بودند. بوتا به خاطر موزه هایش مشهور است؛ توجه بین المللی به موزه هنرهای معاصر سانفرانسیسکو در دهه ۱۹۹۰ او را در رسته معماران بین المللی قرار داد. موزه هایش کاملا متناسب با سبک هندسی خالص  او بودند که توانایی او را برای جلب توجه به شمایلی از سنت کلاسیک بعد از پنجاه سال کار مداوم نشان می دهد بدون این که نشانی از کاهش علاقه او به این امر را بیان کند. شهرت عمده او به عنوان یک معمار به علاقه او به مصالح سنتی بر می گردد، چیزی که به توانایی مشتاقانه او برای تشخیص و ترکیب سبک های بومی منطقه به او کمک می کرد و ساختمان های او را متمایز می کرد.

ماریو بوتا و معماری شاعرانه
موزه هنرهای معاصر سان فرانسیسکو در کالیفرنیا

پروژه های او در سرتاسر جهان از سوئیس تا آمریکا و اخیرا تا آسیا گسترش یافته است. از دیدگاه ماریو بوتا، ساختن یک عمل مقدس است، عملی که شرایط طبیعت را به یک وضعیت فرهنگی تبدیل می کند. بوتا که به دلیل آثار اولیه اش توسط چارلز جنکس، لقب نابغه پیشرو کلاسیک مدرن را دریافت کرده بود از آن زمان به بعد به عنوان یک کلاسیک گرای بنیادی نام برده می شد. او در سال های اخیر جنگ با پست مدرنیسم دیزنی لندی را آغاز نمود. به عنوان یکی از معدود معماران زنده ای که با لوکوربوزیه کار کرده است، حس حماسی بوتا در عقاید او منعکس شده است: ((من فکر می کنم معماری حاوی یک وظیفه مدنی است، وظیفه ای اجتماعی که اخلاق و جامعه را مد نظر قرار می دهد، چرا که معماری می تواند ارزش های مربوط به شیوه زندگی ما را نشان دهد.)) بخش عمده ای از آثار او درک فوق العاده ای از تاریخ دارند. از دیدگاه او معماری شکلی از تاریخ است، بنابراین باید انتظارات، امیدها و تناقضات زمان خود را به تصویر بکشد. او معماری را رشته ای می داند که به فضای زندگی ما نظم می بخشد. بنابر این می تواند به سازماندهی فضایی ساختار بدهد.

ماریو بوتا و معماری شاعرانه

هایدگر فیلسوفی بود که بوتا توجه خاصی به او دارد. هایدگر زمانی می گفت که انسان تنها زمانی می تواند زندگی کند که بتواند خود را  در فضا جهت دهی کند و ساختمان ها نقش مهمی در این موضوع ایفا می کنند. بوتا معتقد است که انسان ها در صورتی که قادر به کنترل فضای اطراف خود باشند، احساس خوشایندتری خواهند داشت. او با اعتقاد به اندیشه های هایدگر این گونه بیان می کند که یک فیلسوف آلمانی می تواند یک معمار بزرگ را تربیت کند. بوتا به سئوالات فلسفی و معنوی اش با استفاده از هندسه پاسخ می دهد. با این تفاسیر، حالت تدافعی مبهمی در طراحی او وجود دارد. او معماری مدرن را به عنوان یک محصول تجاری و یکبارمصرف و مصنوعی توصیف می کند. از دیدگاه او ایده اصلی محافظت کردن به عنوان بخشی از معماری محسوب می شود و خانه در ضمیر ناخودآگاه ما به عنوان پناهگاه باقی می ماند.  آیا بوتا با طراحی کلیساها، ساختمان های اداری و آپارتمان هایی شبیه قلعه، به دنبال پناهگاهی در برابر جامعه  است؟ بوتا در سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۹ به واسطه حضور در دانشکده معماری ونیز توانست با دو معمار بزرگ قرن بیستم آشنا شود و در کلاس های لویی کان و کارلو اسکارپا شرکت کند که اسکارپا استاد راهنمای پایان نامه او نیز بود. بوتا در مورد این دو معمار این گونه توضیح می دهد:

ماریو بوتا و معماری شاعرانه

در حالی که اسکارپا اهمیت درک فلسفی از ساختار مادی را به وی آموزش می داد، لویی کان به طور خاص شیفتگی به تقلیل معماری را از ضروریات می دانست. در این فضای فکری، بوتا محدودیت های توسعه فن آوری و نیاز به بازگشت به اصل را درک کرد. از دیدگاه او بازگشت به اصل در حقیقت قوی ترین عنصر فرهنگی در جامعه ای است که به طور مداوم بر آینده تمرکز دارد. او در طول دوران حرفه ای خود کوشید تا ساختمان هایش را با زمینه ای که در آن وجود دارند ادغام کند. انگیزه او از یک غریزه اولیه برای ایجاد سرپناه سرچشمه می گیرد. او می گوید: بدویت هنوز در آن چه که برای جامعه جدید باشد هم وجود دارد و معماری توانایی نشان دادن این ارزش های بدوی را دارد و این چیزی است که از دیدگاه من بسیار حائز اهمیت می باشد.

استحکام معماری او با هندسه و تقارن مشهود است. او معتقد است که فضای معماری می تواند نمایانگر ارزش های استعاری و سمبولیکی ای باشند که بشریت به آن نیاز دارد. هر یک از بناهای او این هدف را دارند که موقعیا خود را شناخته و در نتیجه عملکردی جدید تولید کنند. او مرموزانه می گوید: من فکر می کنم معماری فراتر از عملکرد به حیاتش ادامه می دهد، معماری به تاریخ شکل می دهد.

 

گرامیداشت رابرت ونتوری ، خوانش گر دقیق معماریدکتر مرتضی نیک فطرت

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *